نگاه اجمالي : مطالعه و طراحي معماري نظام آموزشي كشور براي جامعه اطلاعاتي

 
 
مقدمه
اهداف طرح
نگاهي اجمالي به چكيده يافته هاي طرح
رويكرد اساسي اجراي طرح
محورهاي اصلي فعاليتهاي طرح
نتیجه گیری
مستندات طرح
 
 
 
 
 
مقدمه
 
 
 

نظام آموزشي آينده در پارادايم متفاوتي، در جامعه اطلاعاتي در حال شكل گيري است. بسياري از مفاهيم، بنيانهاي نظري، اصول و قواعد اين پارادايم، با پاراديم جاري كه نظام آموزشي در آن قرار دارد متفاوت است.  لذا تنها ايجاد يك زير ساخت فني، استفاده از چند ابزار،‌ يا تحقق برخي از ويژگيهاي محدود در برنامه درسي، براي تحقق اين نظام كافي نيست. نظام آموزشي مطلوب، نيازمند شكل گيري يك تركيب در بافتي يكپارچه است، كه مجموعه ويژگيهاي مطلوب از ديدگاه نظريات تعليم و تربيت را در نظامي منسجم محقق كند. تبيين بنيانهاي نظري، و مبتني بر آن ترسيم معماري نظام آموزشي در پارادايم جديد،‌ و به موازات آن فرهنگ سازي و تربيت نيروي انساني در حوزه پارادايم جديد، به عنوان ملزومات اساسي تلاش براي تحقق اين نظام تلقي مي‌شوند.

 معماري، يك نگاه يكپارچه و منسجم به كل نظام و ابعاد آن از زواياي مختلف، همچنين طراحي نظام در حد قابل قبولي از مطلوبيت(عقلانيت)، در سطح بالائي از تجريد است. معماري نظام آموزشي،‌ ترسيمي عملياتي را از نظام آموزشي فراهم مي‌آورد، به نحوي كه با ترسيم اركان اساسي نظام، بخصوص در حوزه هاي برنامه درسي، سازمان، فرهنگ و نهادها،‌ چگونگي تحقق اين نظام، امكان پذيري و عقلانيت نهفته در آن را تبيين مي‌كند.

در تلاشي طي سالهاي گذشته،‌ مطالعه و طراحي معماري نظام آموزشي توسط اين موسسه، تقريبا از سال 1376 آغاز گرديد. هزينه هاي اين طرح تاكنون  از محل سرمايه گذاري موسسه در مطالعات عام المنفعه توسعه كشور تامين گرديده است.  طي اين مدت مطالعات زير بنائي براي طراحي معماري نظام آموزشي، صورت گرفت، كه نتايج آن تاكنون در چندين گزارش، مقاله، و كتاب منتشر گرديده است (از طريق سايت موسسه قابل دسترسي است).

در قالب همين فعاليت، و بنا به درخواست و پيشنهاد اوليه مرحوم مهندس علاقه‌مندان، معاونت محترم وقت وزارت آموزش و پرورش، دو فعاليت متعامل: 1- مطالعه و طراحي معماري نظام آموزشي كشور، و 2- طرح ايجاد يك مجموعه آموزشي راهنما (پايلوت)، ‌ در دستور كار موسسه قرار گرفت. هر چند كه تا كنون اقدامي عملياتي در پشتيباني اجرائي وزارت آموزش و پرورش از اين دو طرح انجام نشده است، اما با توفيق و ياري خداوند متعال، موسسه كماكان با اختصاص منابع محدود خود،  مطالعات نظري و طراحي معماري نظام آموزشي و مجموعه آموزشي را ادامه داده، و در حال حاضر نيز نتايج قابل توجهي در دسترس و آماده ارائه است.

بر اين اساس، در اين طرح، مطالعه وطراحي معماري نظام آموزشي كشور، به عنوان سازوكار شناخت و ترسيم برنامه‌هاي عملياتي براي توسعه نظام آموزشي در بستر فن‌آوري اطلاعات و ارتباطات پيش‌بيني شده است.

 
 

 اهداف طرح

 
 
  • بسترسازي روش‌شناسي، نظري، رويكردي و ساختاري براي شكل گيري نظام آموزشي مناسب در كشور اسلامي ايران متناسب با نيازهاي جامعه اطلاعاتي، و مبتني بر مباني اعتقادي و فلسفي اسلام

  • انجام مطالعات لازم براي طراحي معماري نظام آموزشي كشور براي جامعه اطلاعاتي

  • طراحي معماري نظام آموزشي كشور در جامعه اطلاعاتي

 
 

 نگاهي اجمالي به چكيده يافته هاي طرح

 
 

 در يك نگاه بسيار چكيده، معماري نظام آموزشي مطلوب، نظامي را ترسيم مي‌كند كه بتواند به نيازهاي كنوني و آينده جامعه اطلاعاتي، و تحولات سريع، تنوع و پيچيدگي محيط آن، پاسخ دهد. اين معماري تلاش مي‌كند پاسخي را براي مشكلات و آسيبهاي نظام آموزش كنوني ارائه كرده، و سازوكاري عملياتي براي تحقق نيازمنديهاي نظام آموزشي مطلوب فراهم آورد. نظام مطلوبي كه محيط رشد اسماي حسناي الهي را فراهم آورد، و بر محوريت تعاليم الهي،‌ محيطي امن، ايمن، جذاب را در يك سازوكار  باغبانانه و نه نجارانه، ايجاد كرده، و با نگاهي مسئله محور، امكان رشد خلاقيت و ساير توانمنديهاي فراگير را تمهيد كند.

در اين ترسيم، معماري مسائل مولفه‌ها و حوزه‌هاي مختلف نظام آموزشي را پوشش داده، و سازوكارها و تمهيدات لازم براي ابعاد مختلف اين نظام در يك ساختار يكپارچه را فراهم مي‌آورد. در حوزه نظام كلان آموزش، كودك، به عنوان ورودي ماشين نظام خرد آموزشي، و فارغ‌التحصيل به عنوان خروجي اين ماشين، والدين و خانواده او، محيط جامعه اطلاعاتي و تحولات آن در گذر زمان، فرهنگ نظام آموزشي، قوانين نظام آموزشي، ساير نظامهاي كلان مرتبط با نظام آموزشي (نظير نظام كار و توليد، نظام تامين اجتماعي، نظام طبقه بندي و ارزيابي و پرداخت حقوق كاركنان، نظام آموزش عالي)،‌ نظريات علمي شكل دهنده و پشتيبان اين نظام، و اجراي تجربه شده اين نظام،‌ مولفه هاي اصلي نظام كلان را تشكيل مي دهند. و در حوزه نظام خرد آموزش، فراگير، مربي، فعاليت يادگيري با تدريس و بدون تدريس (مستقل و شخصي)، بستر فعاليت آموزشي، خصوصيات كنوني و مطلوب فراگير، اهداف آموزشي، درس افزارها، كتاب و منابع آموزشي، محتوي، ساختار مواد و موضوعات آموزشي، ساختار هستي‌شناسي،‌ الگوها و روش تدريس،‌ گروه بندي، مديريت زمان، فضا، ارزيابي، قوانين و مقررات آموزشي، مدرسه و مراكز آموزشي، تربيت مربي، مديريت منابع انساني، سازمان و نظام پشتيباني كننده، و در نهايت وارسي و اعتبار سنجي فعاليت آموزش، مولفه هاي نظام خرد را تشكيل مي دهند. 

با نگاهي كه معماري به نظام آموزشي مطلوب دارد، چند سازه و مكانيزم اساسي، براي شكل گيري نظام مطلوب ضروري تلقي مي‌شود. اين سازه‌ها اركان معماري مطلوب را تشكيل مي‌دهد. نگاه متفاوت معماري نظام آموزشي مطلوب، در اين اركان تجلي مي يابد. از اين رو در معرفي معماري نظام آموزشي مطلوب، معمولا اين اركان در كانون توجه قرار مي گيرند. به نظر مي‌رسد در صورتي كه اين اركان محقق شوند، نظام آموزشي مطلوب،  آنگونه كه معمار آن را ترسيم كرده، محقق شود؛ و خلاء هر يك از آنها، تحقق معماري را دچار شكست مي‌كند. در طراحي معماري انجام شده، در حال حاضر يازده ركن، شالوده هاي اساسي معماري را تشكيل مي دهند.

مطابق ركن اول، ميدانهاي زير ساختي آموزشي كه هر يك داراي الگوهاي متفاوتي براي امر تعليم و تربيت هستند، به صورت نسبتا مستقل شكل گرفته و مدارس عضو يك ميدان، تابع الگوهاي آن ميدان در حوزه هاي ساختار هستي شناسي، ساختار مواد و موضوعات آموزشي،‌ الگوهاي تدريس، خصوصيات مطلوب فراگير، اهداف آموزشي، الگوي مديريت زمان، الگوي درس افزارها، خود درس افزارها، افزارهاي آموزشي، الگوي ارزيابي، الگوي گروه بندي، محتوي،‌ كتاب و منابع آموزشي، و نيز الگوي وارسي و اعتبار سنجي فعاليت آموزشي  خواهند بود،‌ و از اين الگوها در امر تعليم و تربيت بهره مي‌برند. هر ميدان متناسب با نيازها و شرايط محيطي بخشي از جامعه و كشور،‌ الگوهاي مناسب را مبتني بر شيوه تعليم و تربيت و نظريات مشخص و منسجم، ارائه مي‌كند. ضمن اينكه يك الگوي آموزش عمومي مبنا، الزامات عمومي تمام ميادين را مشخص مي‌كند. اين ركن، امكان تكثر روشها و سازوكارهاي آموزشي را در عين يكپارچگي، انسجام و نظارت مركزي، فراهم مي‌آورد.

در ركن دوم، با فراهم كردن سازوكارهاي رويكرد تلفيق و تركيب گرا در برنامه درسي، به موازات سازوكارهاي تجزيه گرا و موضوع محور كنوني، امكان عملي حركت متناسب با توانمندي‌هاي مربي و مجموعه آموزشي، به سمت رويكرد تركيب گرا فراهم مي‌آيد.

در ركن سوم، براي امكان پذيري مديريت محتوائي و موضوعات آموزشي در يك فضاي باز و توزيع شده، گراف موضوعات آموزشي مورد استفاده قرار مي گيرد. اين گراف بستر تشخيص آن را فراهم مي‌كند كه چه موضوعاتي در چه حوزه‌هايي وجود دارد، يك درس افزار كداميك از اين موضوعات را پوشش مي‌دهد،‌ و يك فراگير تا كنون بر كداميك از اين موضوعات تسلط يا اطلاع نسبي دارد.

در ركن چهارم، فضاي تحقق يك ميدان باز و توزيع شده ايجاد مي‌شود. فضائي كه در آن توليد كنندگان محتوي و درس افزارهاي آموزشي، ارائه كنندگان خدمات و ساير عناصر فعال در امر تعليم و تربيت، در يك سازوكار نظارت و هدايت شده، هر يك از ديدگاه خود و به صورت مستقل بتوانند به تحليل، طراحي، پياده سازي و نگهداري درس‌افزارها و مفاد آموزش مبادرت كنند.

در ركن پنجم، براي نزديك شدن به رويكرد تركيب گرا و تلفيق، ساختار مواد و موضوعات آموزشي، از شكل نظري آن با تمهيد سازوكارهائي به شكل عملياتي و نزديك به كاربرد تقريب مي‌يابد.

در ركن ششم، براي اطمينان از پوشش سطح حداقلي موضوعات آموزشي، موضوعات ضروري براي سطوح و پايه‌هاي مختلف آموزشي پيش‌بيني شده، و تمام ميادين آموزشي ملزم به پوشش اين موضوعات خواهند بود.

در ركن هفتم، براي قابل سنجش بودن و امكان شناسائي و استفاده و ارزيابي افزارها و روشهاي متعدد، و مديريت كردن تنوع ايجاد شده براساس ساير سازوكارهاي پيش‌بيني شده در معماري،‌ از سبك ها و الگوهاي مختلف استفاده مي‌شود. ارائه يك درس افزار بر يك الگو يا سبك مشخص، خصوصيات، ديدگاه‌ها و روش آن درس افزار را مشخص خواهد نمود.

در ركن هشتم، براي جريان يافتن يك حركت زنده، فعال و غير وابسته به تحرك كند دولتي،‌ منابع اقتصادي بايد بتواند بستري را براي جريان يافتن مطلوب براي خود بيابد. سازوكار اقتصاد تعليم و تربيت، در يك بستر مناسب، عادلانه و خود سازمانده، به نحوي كه منابع هر عنصر فعال آموزشي را متناسب با كيفيت و كميت فعاليت انجام شده وي تامين نمايد، در اين ركن مد نظر قرار گرفته است.

در ركن نهم، ارزيابي و مدرك تحصيلي در رويكردي باز مورد توجه قرار گرفته است. با توجه به تنوع ميادين و روشها و الگوهاي آموزشي،‌ معيارهاي متفاوتي بجز معيارهاي خطي كنوني، بايد براي ارزيابي و اعطاي مدرك تحصيلي در نظر گرفته شود؛ به نحوي كه كارفرمايان امكان تشخيص توانمنديهاي فارغ التحصيلان اين نظام را داشته باشند.

در ركن دهم، براي آنكه آموزش در فضاي باز و متنوع نظام آموزشي مطلوب، بتواند به صورت ويژه‌گرائي شده و مبتني بر شناخت خصوصيات فراگيران و پرورش استعدادهاي آنها تبديل شود، نيازمند ايجاد يك محيط باثبات و پايدار است.

و بالاخره تحقق چنين نظامي، نيازمند يك حركت تكامل تدريجي است؛ به نحوي كه نظام مطلوب در دل نظام كنوني به صورت تدريجي شكل گرفته و حركت به سمت آن صورت گيرد. اين مهم در رويكرد تكامل تدريجي و سازگاري در ركن يازدهم پيش بيني شده است.

در نهايت اين معماري، تحقق نظام تعليم و تربيتي انعطاف‌پذير در ابعاد مختلف را ترسيم مي‌كند كه:

  • نه مدرسه محور! ، اما با نقش كليدي و تعيين كننده محدوده مدرسه در برنامه درسي،

  • نه انحصار برنامه‌ريزي در اختيار متخصصان وزارتي! ، اما نقش كليدي و تعيين كننده براي اين متخصصان در تعيين طراحي كلان و سمت و سو و ارزيابي برنامه درسي،

  • نه معلم محور! ، اما با نقش كليدي و بسيار فعال معلم در برنامه درسي،

  • نه برنامه درسي تنها قابل اعمال در تعدادي مدرسه مستقل و كوچك!، نه گرفتار شدن در يك برنامه درسي قالب بندي شده فراگير،‌

  • نه محوريت برنامه درسي عمومي!، و نه ويژه گرائي مطلق و برنامه درسي پراكنده،

  • نه فراگير محور! ، اما با نقش كليدي و بسيار فعال فراگير در برنامه درسي،‌

  • نه پيشرفت گراي مطلق و برنامه درسي روئيدني! ، و نه رفتارگرائي راديكال و يادگيري برنامه‌اي مطلق

را به صورت عملي امكان پذير مي كند. رويكرد معماري داراي اين مزيت است كه سازوكارهاي عملياتي تحقق ايده‌هاي مطلوب نظريات تعليم و تربيت را، در يك مدل يكپارچه و منسجم عملياتي، نشان مي دهد.

 
 

رويكرد اساسي اجراي طرح

 
 

در نگاه به معماري نظام آموزش، ما نه تنها نظام متفاوتي را طراحي مي‌كنيم، بلكه رويكرد متفاوتي را براي طراحي اين نظام اتخاذ مي‌كنيم: رويكرد طراحي معماري در مهندسي نظامهاي كلان. در سالهاي اخير نيز تجربيات متعددي مبتني بر همين رويكرد در طراحي و مطالعات مهندسي نظام‌هاي كلان صورت گرفته است كه از جمله آنها مي‌توان به:

  • مطالعه و طراحي چارچوب و متدولوژي ملي معماري نظامهاي خرد و كلان (چم)، 

  • مطالعه، طراحي و تدوين معماري و راهبرد ملي دولت الكترونيك،‌

  • معماري نظام فن‌آوري اطلاعات نهاد رياست جمهوري،‌

  • معماري نظام آگاهي رساني و پشتيباني امداد امنيت فضاي تبادل اطلاعات كشور،

  • معماري سازمان فرهنگي هنري شهرداري تهران،

و تجربيات ديگر، كه اطلاعات آنها در این سايت در دسترس است، اشاره نمود.

 
 

محورهاي اصلي فعاليتهاي طرح

 
 

محورهاي اصلي فعاليتهائي كه در طراحي معماري نظام آموزشي كشور صورت گرفته، و در ادامه نيز بايد ادامه يابند عبارتند از:

  • آسيب شناسي نظام آموزشي موجود

  • نياز شناسي نظام آموزشي مطلوب

  • تحليل راهبردهاي محوري نظام آموزشي مطلوب

  • تحليل مباني نظري نظام آموزشي موجود و مطلوب

  • مطالعه تطبيقي نظامهاي آموزشي و معماري‌هاي در دسترس

  • شناخت و تشخيص ابعاد محوري معماري نظام آموزشي موجود

  • طراحي دورنماي معماري نظام آموزشي مطلوب

  • تحليل ابعاد فرهنگ تحول نظام

  • تحليل راهبردي حركت تحول

  • طراحي معماري مجموعه آموزشي راهنما

  • پياده سازي مجموعه آموزشي راهنما

 
 

نتيجه گيري

 
 

با پيشرفت مطالعات و طراحي انجام شده، در حال حاضر شرايط آن وجود دارد كه ترسيم فني اوليه از ابعاد و اركان نظام آموزشي موجود و مطلوب، در قالب سطح اوليه دورنماي معماري نظام آموزشي، ارائه گردد. هر چند كه اين سطح از معماري، در سطح بسيار كلان ترسيم گرديده است، اما سمت و سو و جهت‌گيري كلان و راهبردي موجود و مطلوب نظام آموزشي را روشن مي‌كند. بخصوص اين سطح اوليه، امكان فعاليت وسيع مجموعه اي از فعاليتهاي پژوهش و طراحي را به صورت يكپارچه و همگرا فراهم مي‌آورد.

 
 
 

مستندات طرح

 
 

معرفي اجمالي مسئله و ابعاد آسيب شناسي نظام آموزشي

7.63MB

 
     
 

 

     
 
 

 

 
       ______________________________________________________________________________________________
هرگونه نقل قول و استفاده از مطالب و مستندات اين سايت تنها با ذكر مرجع مجاز مي‌باشد.
نظرات و پيشنهادات خود را به آدرس [email protected] ارسال نماييد.
موسسه مطالعات راهبردى فن‌آورى اطلاعات، 1388